برگرفته شده از:مجله‌ی المجتمع
نویسنده: محمد عبده
مترجم: سلیم راوشی

یکی از اعضائی که می‌تواند منشأ غالب گناهان باشد، زبان است. رسول الله (ص) می‌فرماید: هر کس که زبان و شرمگاهش را برای من تضمین کند من بهشت را برای او تضمین می‌کنم لذا آزاد گذاشتن زبان تا حدی که در مردمان فرو رود و گوشت آنها را بجود از آزاد گذاشتن افسار شهوت مادی خطرناکتر راست؛ چون خطر اول و پیامدهای آن دیگران را می‌سوزاند و شخصیت آنها را طعمه‌ای برای افراد بی‌شخصیت قرار می‌دهد؛ اما خطر دوم از صاحب آن تجاوز نمی‌کند. چیز قابل توجهی که برای بسیاری ازمردم شیرین است (بخصوص در مجالس خصوصی) صحبت کردن از ناموس دیگران و بخصوص بزرگان و تهمت زدن به آنها و نسبت دادن گناه به آنها (در حالی که آنها پاک و مبرا هستند) می‌باشد. چنین کسانی بنا به نص صریح قرآن باید حد (80 ضربه شلاق) زده شوند. هیچ چیز مثل زبان در اختیار انسان نیست و مطمئناً کسی که زیاد صحبت می‌کند نمی‌تواند زبان خود را کنترل کند. و شکی نیست که سکوت در بسیاری از مواقع، بخصوص مواقعی که صحبت از دیگران به میان می‌آید افضلیت دارد. خطرناکترین کارها انتقال کلام و صحبت در مورد دیگران بدون هیچ ضابطه و دلیلی می‌باشد که این امر باعث می‌شود که اتهامات ناروا و بدون دلیل به شخصیتهای پاک وارد شود، سینه‌ها پر از کینه شود، ارتباطات ضعیف گردد و ریسمان محبت بین دوستان پاره شود و... حال اگر سخنی در مورد دیگران شنیدیم وظیفه‌ی ما در قبال آن چیست؟ اکنون چگونگی تعامل با چنین صحبتهائی را با حادثه‌ی افک دنبال می‌کنیم:
1.عرضه کردن سخن بر قلب و فتوا خواستن از درون: اگر سخنی در نزد ما گفته شد که شخصیت برادر دینی‌امان را زیر سؤال می‌برد اول از درون خود بپرسیم که اگر ما جای او بودیم آیا آن کار را مرتکب می‌شدیم. در حادثه‌ی افک زمانی که آن تهمت ناروا به عائشه (رض) زده شد زن ابو ایوب انصاری از شوهرش پرسید نظر تو درباره‌ی این حادثه چیست ابوایوب گفت اگر تو جای او بودی آیا آن کار را انجام می‌دادی گفت نه گفت: پس عائشه از تو بهتر است.

2. ثابت کردن آن سخن با دلیل و برهان: اگر بنا به مصلحت عموم قصد انتقال سخن را نمودیم باید آن برای ما اثبات گردد و لذا نباید به مجرد شنیدن سخن به سبب علاقه‌ی انتقال دادن، آن را نقل بکنیم.

3. مقدم داشتن حسن ظن بر سوء ظن در اموری که احتمالات زیادی دارد: ظن و گمان بدترین و دروغ‌ترین سخنها می‌باشد و اگر ما در زندگی دچار سوءظن شویم با همه‌ی مردم دشمن خواهیم شد.

4.مشورت کردن قبل از نزدیک شدن به تهمت: پیامبر خدا در حادثه‌ی افک با بزرگان صحابه مشورت کرد.

5.در نظر داشتن ضررها و نتایج سوئی که از پخش شایعه حاصل می‌شود و بزرگترین ضرر این است که آنهائی که تهمت زده می‌شوند بعداً مبراً شناخته شوند. در حادثه‌ی افک می‌بینیم که عائشه(رض)، پیامبر(ص) و ابوبکر(رض) چقدر ضررها را تحمل نمودند.

6 سبک نشمردن صحبت در مورد دیگران مثل حادثه‌ی افک که بعضی از اصحاب بدون تدبر، تفکر و تحقیق این جریان را نقل می‌کردند، بطوری که در سرتاسر مدینه پخش شد.

7.اعلان برائت شخص بعد از اتهام. اگر بعد از تهمت معلوم شد که شخص بی‌گناه بوده باید برائت آن به همه‌ی ‌مردم اعلام شود. در حادثه‌ی افک خداوند برائت عائشه را از هفت آسمان اعلان نمود؛ در حالی که عائشه تنها انتظار داشت پیامبر برائت او را در خواب ببیند.

8.منع کردن افرادی که اینگونه اخبار را پخش می‌کنند؛ اگر کسانی که شایعه‌پراکنی می‌کنند آزاد باشند و کسی جلو آنها را نگیرد، زمین و زمان به فساد و تباهی کشیده خواهد شد و شیطان به آسانی در میان مردم نفوذ خواهد کرد.

9.بر حذر داشتن افراد تهمت‌زننده از انجام دوباره‌ی این کار فجیع با عقاب و توبیخ کردن ویٍٍ، او را از انجام دادن دوباره‌ی این کار منع نمائیم، مثل حادثه‌ی افک که خداوند عزوجل می‌فرماید:{یعظکم الله ان تعودوا لمثله ابدا ان کنتم مؤمنین}.
10.ما همیشه سعی کنیم که بهترین گفتار را بگیریم. کسی که هر سخنی را می‌پذیرد در واقع راهی را برای نفوذ شیطان در وجود خود باز کرده است و شیطان از فرصت استفاده کرده و میان او و دیگران کینه و عداوت ایجاد می‌نماید لذا ما باید همیشه بهترین گفتار را بگیریم، زیرا ین کار راههای نفوذ شیطان را مسدود می‌نماید و خداوند می‌فرماید{ وقل لعبادی یقول التی هی احسن ان الشیطان کان للانسان عدوا مبینا} علیکم ورحمة الله و برکاته